فال حافظ روزانه شنبه 30 فروردین 1404 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 450
روزگاريست که ما را نگران مي داري ، مخلصان را نه به وضع دگران مي داري گوشه چشم رضايي به منت باز نشد ، اين چنين عزت صاحب نظران مي داري ساعد آن به که بپوشي تو چو از بهر نگار ، دست در خون دل پرهنران مي داري نه گل از دست غمت رست و نه بلبل در باغ ، همه را نعره زنان جامه دران مي داري اي که در دلق ملمع طلبي نقد حضور ، چشم سري عجب از بي خبران مي داري چون تويي نرگس باغ نظر اي چشم و چراغ ، سر چرا بر من دلخسته گران مي داري گوهر جام جم از کان جهاني دگر است ، تو تمنا ز گل کوزه گران مي داري پدر تجربه اي دل تويي آخر ز چه روي ، طمع مهر و وفا زين پسران مي داري کيسه سيم و زرت پاک ببايد پرداخت ، اين طمع ها که تو از سيمبران مي داري گر چه رندي و خرابي گنه ماست ولي ، عاشقي گفت که تو بنده بر آن مي داري
مگذران روز سلامت به ملامت حافظ
،
چه توقع ز جهان گذران مي داري
تعبیر:
خودخواهی و تکبر را رها کن تا به هدف برسی. از ریاکاری و فریب دیگران بر حذر باش. دوستان و خانواده ی خود را از کمک های خود ناامید و مأیوس نکن. مهر و محبت، بهترین کاری است که می تواند زندگی تو را زیر و رو کند.
فال حافظ روزانه شنبه 30 فروردین 1404 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 277
فکر بلبل همه آن است که گل شد يارش ، گل در انديشه که چون عشوه کند در کارش دلربايي همه آن نيست که عاشق بکشند ، خواجه آن است که باشد غم خدمتگارش جاي آن است که خون موج زند در دل لعل ، زين تغابن که خزف مي شکند بازارش بلبل از فيض گل آموخت سخن ور نه نبود ، اين همه قول و غزل تعبيه در منقارش اي که در کوچه معشوقه ما مي گذري ، بر حذر باش که سر مي شکند ديوارش آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست ، هر کجا هست خدايا به سلامت دارش صحبت عافيتت گر چه خوش افتاد اي دل ، جانب عشق عزيز است فرومگذارش صوفي سرخوش از اين دست که کج کرد کلاه ، به دو جام دگر آشفته شود دستارش
دل حافظ که به ديدار تو خوگر شده بود
،
نازپرورد وصال است مجو آزارش
تعبیر:
وضع دنیا همیشه به یک روال باقی نمی ماند. بنابراین عاقبت اندیش باش و در کارها شتاب و عجله نکن. با خوش بینی به آینده بنگر. با دشواریهای زندگی شجاعانه مقابله کن و نا امید نباش.
فال حافظ روزانه شنبه 30 فروردین 1404 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 271
دارم از زلف سياهش گله چندان که مپرس ، که چنان ز او شده ام بي سر و سامان که مپرس کس به اميد وفا ترک دل و دين مکناد ، که چنانم من از اين کرده پشيمان که مپرس به يکي جرعه که آزار کسش در پي نيست ، زحمتي مي کشم از مردم نادان که مپرس زاهد از ما به سلامت بگذر کاين مي لعل ، دل و دين مي برد از دست بدان سان که مپرس گفت وگوهاست در اين راه که جان بگدازد ، هر کسي عربده اي اين که مبين آن که مپرس پارسايي و سلامت هوسم بود ولي ، شيوه اي مي کند آن نرگس فتان که مپرس گفتم از گوي فلک صورت حالي پرسم ، گفت آن مي کشم اندر خم چوگان که مپرس
گفتمش زلف به خون که شکستي گفتا
،
حافظ اين قصه دراز است به قرآن که مپرس
تعبیر:
از دوستی گله مندی و از روزگار شکایت داری. به آنچه می خواستی و آرزو داشتی نرسیده ای اما بهتر است از غرور و تکبر دست برداری و واقعیات زندگی را بپذیری تا رنج بیهوده نبری.
فال حافظ روزانه شنبه 30 فروردین 1404 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 381
گر چه ما بندگان پادشهيم ، پادشاهان ملک صبحگهيم گنج در آستين و کيسه تهي ، جام گيتي نما و خاک رهيم هوشيار حضور و مست غرور ، بحر توحيد و غرقه گنهيم شاهد بخت چون کرشمه کند ، ماش آيينه رخ چو مهيم شاه بيدار بخت را هر شب ، ما نگهبان افسر و کلهيم گو غنيمت شمار صحبت ما ، که تو در خواب و ما به ديده گهيم شاه منصور واقف است که ما ، روي همت به هر کجا که نهيم دشمنان را ز خون کفن سازيم ، دوستان را قباي فتح دهيم رنگ تزوير پيش ما نبود ، شير سرخيم و افعي سيهيم
وام حافظ بگو که بازدهند
،
کرده اي اعتراف و ما گوهيم
تعبیر:
شخصی با اراده و دوستی صمیمی هستی. مراقب باش تا از حسن رفتار و از صداقت و دوستی تو سوء استفاده نشود. زندگی خوب و راحتی در پیش داری.
فال حافظ روزانه شنبه 30 فروردین 1404 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 85
شربتي از لب لعلش نچشيديم و برفت ، روي مه پيکر او سير نديديم و برفت گويي از صحبت ما نيک به تنگ آمده بود ، بار بربست و به گردش نرسيديم و برفت بس که ما فاتحه و حرز يماني خوانديم ، وز پي اش سوره اخلاص دميديم و برفت عشوه دادند که بر ما گذري خواهي کرد ، ديدي آخر که چنين عشوه خريديم و برفت شد چمان در چمن حسن و لطافت ليکن ، در گلستان وصالش نچميديم و برفت
همچو حافظ همه شب ناله و زاري کرديم
،
کاي دريغا به وداعش نرسيديم و برفت
تعبیر:
فرصت را غنیمت بدان تا نادم و پشیمان نگردی. نا امیدی را از خود دور کن. چنانچه چیزی را از دست داده ای به خاطر آن حسرت مخور. زندگی را دریاب.
فال حافظ روزانه شنبه 30 فروردین 1404 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 261
درآ که در دل خسته توان درآيد باز ، بيا که در تن مرده روان درآيد باز بيا که فرقت تو چشم من چنان در بست ، که فتح باب وصالت مگر گشايد باز غمي که چون سپه زنگ ملک دل بگرفت ، ز خيل شادي روم رخت زدايد باز به پيش آينه دل هر آن چه مي دارم ، بجز خيال جمالت نمي نمايد باز بدان مثل که شب آبستن است روز از تو ، ستاره مي شمرم تا که شب چه زايد باز
بيا که بلبل مطبوع خاطر حافظ
،
به بوي گلبن وصل تو مي سرايد باز
تعبیر:
از دوری و هجران دوستی ملول و ناراحتی. با کمی صبر، مراد تو حاصل می شود. نا امیدی را از خود دور کن. با نشستن و غم خوردن هیچ مشکلی حل نمی شود.
فال حافظ روزانه شنبه 30 فروردین 1404 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 169
ياري اندر کس نمي بينيم ياران را چه شد ، دوستي کي آخر آمد دوستداران را چه شد آب حيوان تيره گون شد خضر فرخ پي کجاست ، خون چکيد از شاخ گل باد بهاران را چه شد کس نمي گويد که ياري داشت حق دوستي ، حق شناسان را چه حال افتاد ياران را چه شد لعلي از کان مروت برنيامد سال هاست ، تابش خورشيد و سعي باد و باران را چه شد شهر ياران بود و خاک مهربانان اين ديار ، مهرباني کي سر آمد شهرياران را چه شد گوي توفيق و کرامت در ميان افکنده اند ، کس به ميدان در نمي آيد سواران را چه شد صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغي برنخاست ، عندليبان را چه پيش آمد هزاران را چه شد زهره سازي خوش نمي سازد مگر عودش بسوخت ، کس ندارد ذوق مستي ميگساران را چه شد
حافظ اسرار الهي کس نمي داند خموش
،
از که مي پرسي که دور روزگاران را چه شد
تعبیر:
با غم و غصه، هیچ کاری درست نمی شود. همچنین با دست روی دست گذاشتن چیزی جز اتلاف و هدر دادن وقت بدست نمی آید. نا امیدی آفتی بزرگ است. آن را از خود دور کن و به خود متکی باش و اراده ای محکم داشته باش.
فال حافظ روزانه شنبه 30 فروردین 1404 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 253
اي خرم از فروغ رخت لاله زار عمر ، بازآ که ريخت بي گل رويت بهار عمر از ديده گر سرشک چو باران چکد رواست ، کاندر غمت چو برق بشد روزگار عمر اين يک دو دم که مهلت ديدار ممکن است ، درياب کار ما که نه پيداست کار عمر تا کي مي صبوح و شکرخواب بامداد ، هشيار گرد هان که گذشت اختيار عمر دي در گذار بود و نظر سوي ما نکرد ، بيچاره دل که هيچ نديد از گذار عمر انديشه از محيط فنا نيست هر که را ، بر نقطه دهان تو باشد مدار عمر در هر طرف که ز خيل حوادث کمين گهيست ، زان رو عنان گسسته دواند سوار عمر بي عمر زنده ام من و اين بس عجب مدار ، روز فراق را که نهد در شمار عمر
حافظ سخن بگوي که بر صفحه جهان
،
اين نقش ماند از قلمت يادگار عمر
تعبیر:
در روزگار شادکامی به یاد دوستان و نزدیکان باش. غرور و خودخواهی را از وجود خود دور کن. عمر را بیهوده از دست نده و از لحظات آن به خوبی استفاده کن. عاقبت اندیش باش.
فال حافظ روزانه شنبه 30 فروردین 1404 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 69
کس نيست که افتاده آن زلف دوتا نيست ، در رهگذر کيست که دامي ز بلا نيست چون چشم تو دل مي برد از گوشه نشينان ، همراه تو بودن گنه از جانب ما نيست روي تو مگر آينه لطف الهيست ، حقا که چنين است و در اين روي و ريا نيست نرگس طلبد شيوه چشم تو زهي چشم ، مسکين خبرش از سر و در ديده حيا نيست از بهر خدا زلف مپيراي که ما را ، شب نيست که صد عربده با باد صبا نيست بازآي که بي روي تو اي شمع دل افروز ، در بزم حريفان اثر نور و صفا نيست تيمار غريبان اثر ذکر جميل است ، جانا مگر اين قاعده در شهر شما نيست دي مي شد و گفتم صنما عهد به جاي آر ، گفتا غلطي خواجه در اين عهد وفا نيست گر پير مغان مرشد من شد چه تفاوت ، در هيچ سري نيست که سري ز خدا نيست عاشق چه کند گر نکشد بار ملامت ، با هيچ دلاور سپر تير قضا نيست در صومعه زاهد و در خلوت صوفي ، جز گوشه ابروي تو محراب دعا نيست
اي چنگ فروبرده به خون دل حافظ
،
فکرت مگر از غيرت قرآن و خدا نيست
تعبیر:
زندگی عرصه ی خوشی و غم ها است. از گرفتاری و حوادث روزگار نمیتوان فرار کرد اما میتوان با صبر و تحمل از گرداب حوادث گذشت. دعا کلید آرامش است و امید آرام بخش دلها.
فال حافظ روزانه شنبه 30 فروردین 1404 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 16
خمي که ابروي شوخ تو در کمان انداخت ، به قصد جان من زار ناتوان انداخت نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود ، زمانه طرح محبت نه اين زمان انداخت به يک کرشمه که نرگس به خودفروشي کرد ، فريب چشم تو صد فتنه در جهان انداخت شراب خورده و خوي کرده مي روي به چمن ، که آب روي تو آتش در ارغوان انداخت به بزمگاه چمن دوش مست بگذشتم ، چو از دهان توام غنچه در گمان انداخت بنفشه طره مفتول خود گره مي زد ، صبا حکايت زلف تو در ميان انداخت ز شرم آن که به روي تو نسبتش کردم ، سمن به دست صبا خاک در دهان انداخت من از ورع مي و مطرب نديدمي زين پيش ، هواي مغبچگانم در اين و آن انداخت کنون به آب مي لعل خرقه مي شويم ، نصيبه ازل از خود نمي توان انداخت مگر گشايش حافظ در اين خرابي بود ، که بخشش ازلش در مي مغان انداخت
جهان به کام من اکنون شود که دور زمان
،
مرا به بندگي خواجه جهان انداخت
تعبیر:
از روزگار و سرنوشت خود شکایت می کنی اما غم نخور. روزگار همیشه به یک منوال نمی چرخد.
فال حافظ روزانه شنبه 30 فروردین 1404 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 223
هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود ، هرگز از ياد من آن سرو خرامان نرود از دماغ من سرگشته خيال دهنت ، به جفاي فلک و غصه دوران نرود در ازل بست دلم با سر زلفت پيوند ، تا ابد سر نکشد و از سر پيمان نرود هر چه جز بار غمت بر دل مسکين من است ، برود از دل من و از دل من آن نرود آن چنان مهر توام در دل و جان جاي گرفت ، که اگر سر برود از دل و از جان نرود گر رود از پي خوبان دل من معذور است ، درد دارد چه کند کز پي درمان نرود
هر که خواهد که چو حافظ نشود سرگردان
،
دل به خوبان ندهد و از پي ايشان نرود
تعبیر:
در راه مقصود اراده ای محکم و پایدار داشته باش. با هر مانع که روبرو شدی، نا امید نشو زیرا نا امیدی بزرگترین آفت برای انسان است. شک و تردید را از خود بران. در امر زندگی دو دل بودن بسیار بد است.
فال حافظ روزانه شنبه 30 فروردین 1404 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 353
من ترک عشق شاهد و ساغر نمي کنم ، صد بار توبه کردم و ديگر نمي کنم باغ بهشت و سايه طوبي و قصر و حور ، با خاک کوي دوست برابر نمي کنم تلقين و درس اهل نظر يک اشارت است ، گفتم کنايتي و مکرر نمي کنم هرگز نمي شود ز سر خود خبر مرا ، تا در ميان ميکده سر بر نمي کنم ناصح به طعن گفت که رو ترک عشق کن ، محتاج جنگ نيست برادر نمي کنم اين تقواام تمام که با شاهدان شهر ، ناز و کرشمه بر سر منبر نمي کنم
حافظ جناب پير مغان جاي دولت است
،
من ترک خاک بوسي اين در نمي کنم
تعبیر:
به علم آموزی پای بند باش و فهم درست را دنبال کن و گوش به سخن نا اهلان و افراد نادان مسپار و سعی کن که توا ضع پیشه کنی.